نه روز بود که پیشه ی پارسال در پیش گرفته بودم و بعد خوردن سه وعده در حد گاو آبستن، پس از آن خوابیده و حس رخوت عجیبی گریبان گیرم می شد.
از لحاظ درسی و انرژیک افت شدیدی کرده و شبیه خرس تمایل عجیبی به خواب نشان می دادم. تخت و مبل که هیچ، میز تحریر خشک را نیز محل مناسب برای خواب می دیدم.
اندک اندک حس می کردم که سمت استایل مار قورباخ هرده (ماری که قورباغه خورده) ی پارسال در حال میلم و با اندکی تلاش دوباره به آن خواهم رسید
امّا
ورزش را از امروز استارت زده و بعد از نیم ساعت خنجلک (جست و خیز)، طناب زدن، شکم رفتن و ریختن مقدار زیادی عرق همانی شدم که بودم و سرشار از انرژی ام!
مرسی
درباره این سایت